بررسی موانع رشد و توسعه تفکر انتقادی در کتابخانهها
مطالعات کتابداری و علم اطلاعات
13،21
فصلنامه
علمی- پژوهشی
میترا باغ جنتی؛ نیلوفر معتمد؛ مرضیه باغ جنتی؛ علی حمیدی
مسئول
دف: پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع رشد تفکر انتقادی در کتابخانهها انجام شد زیرا بررسی وضع محیطها و نهادهای آموزشی نشانگر وجود مشکلات و بازدارندههای قابل ملاحظهای در راه ایجاد فضای مناسب رشد تفکر انتقادی است.
روش: تحقیق حاضر با روش کتابخانهای و مرور متون با جستجوی گسترده در کتب و پایگاههای اطلاعاتی از جمله پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، Ovid،Emerald ، PubMed، Science Direct و با استفاده از کلمات کلیدی تفکر انتقادی در کتابخانهها، موانع تفکر انتقادی و مؤلفههای تفکر انتقادی انجام شد.
یافتهها: این مرور به ترسیم نمودار موانع رشد تفکر انتقادی در کتابخانهها جهت ایجاد بستر لازم جهت رشد این مهارتها در چهار عرصه کاربران، کتابداران، منابع و سازمان کتابخانهها منجر شد.
نتیجهگیری: کتابخانهها از یک طرف با تفکر و محصولات تفکر یعنی اطلاعات بیشترین ارتباط را دارند، و از سوی دیگر، تحلیل، ارزیابی، واضحسازی، طبقهبندی و مقایسه کردن که از مؤلفههای اساسی تفکر انتقادی هستند، در اغلب فعالیتهای مرتبط با کتابخانهها نمود پیدا میکنند. از اینرو ضروری است کتابخانهها خود را با مهارتهای مورد نیاز کاربران خویش همچون تفکر انتقادی وسواد و مهارتهای اطلاعاتی وفق دهند. در نتیجه، توجه به وضع کتابخانهها و شناسایی مشکلات و بازدارندههای قابل ملاحظه در راه ایجاد محیط مناسب پرورش تفکر انتقادی و غلبه بر آنها، لازم و بدیهی است.
کلیدواژگان
تفکر انتقادی؛ موانع؛ موانع ذاتی؛ موانع زبانی؛ موانع منطقی؛ موانع جامعهشناختی؛ موانع روانشناختی؛ کتابخانهها
دریافت فایل پیوست
http://slis.scu.ac.ir/?_action=article&au=11983&_au=%D9%85%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D8%A7++%D8%A8%D8%A7%D8%BA+%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C
|
موانع رشد تفکر انتقادی در کتابخانههای دانشگاهی ازدیدگاه دانشجویان دانشگاههای علومپزشکی و خلیج فارس بوشهر
مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
5،1393
فصلنامه
علمی- پژوهشی
میترا باغ جنتی؛ نیلوفر معتمد؛ علی حمیدی
مسئول
مقدمه: آموزش تفکر انتقادی وظیفه مهم نهادهای آموزشی است. از اینرو کتابخانههای دانشگاهی به عنوان جزء جداییناپذیر نهادهای آموزشی بایستی با ایجاد و تقویت تفکر انتقادی، به کاربران خود کمک کنند تا بتوانند بیشترین استفاده را از امکانات و منابع اطلاعاتی ببرند. از اینرو هدف پژوهش حاضر بررسی موانع و بازدارندههای قابل ملاحظه در راه ایجاد محیط مناسب رشد تفکر انتقادی در کتابخانههای دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی و خلیج فارس بوشهر است. روشها: در این پژوهش توصیفی پیمایشی، موانع رشد تفکر انتقادی در کتابخانههای دانشگاهی از دیدگاه نمونه 793 نفری دانشجویان در حال تحصیل سالهای 92-1391 در کلیه گروههای آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی و خلیج فارس بوشهر که به شیوه نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شده بودند، بررسی شد. دادهها بهوسیله پرسشنامه محققساخته روا و پایا که با طیف لیکرت 5 گزینهای طبقهبندی شده بود، گردآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسی و پایایی آن به وسیله روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ (84/0) تأیید گردید. تحلیل آماری دادهها نیز با استفاده از آمار توصیفی، آزمونهای تی تک نمونهای، منویتنی و کروسکال والیس انجام گرفت. نتایج: نمره میانگین در حیطههای موانع زبانی (میانگین وزنی 59/3)، ذاتی کاربران (میانگین وزنی 49/3)، جامعهشناختی و روانشناختی کاربران (میانگین وزنی 38/3) و منطقی (میانگین وزنی 34/3) از نقطه برش 3 بالاتر بود و در سطح معناداری (0001/0=p) قرار گرفت، واین موانع از نظر دانشجویان به عنوان موانع مهم رشد تفکر انتقادی شناخته شد. نتیجهگیری: کتابخانهها و کتابداران دانشگاهی میتوانند با ایجاد جو پرسشگری و بستر مناسب برای تبادل نظر به بهبود ارتباطات زبانی کاربران خود کمک کنند. برپایی کارگاههایی برای ارتقای مهارتهای اطلاعیابی، استراتژیهای جستجو، ارزیابی ارزش و اعتبار محتوای اطلاعات و همچنین برگزاری تورهای آموزش استفاده از تجهیزات کتابخانهای میتواند موانع عمده رشد تفکر انتقادی یعنی عدم توانایی در تعیین نیازهای اطلاعاتی و مراحل مختلف شناسایی تا استفاده مؤثر از اطلاعات توسط دانشجویان را برطرف نماید.
واژههای کلیدی: موانع، تفکر انتقادی، کتابخانههای دانشگاهی، دانشجویان
دریافت فایل پیوست
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_id=3158&sid=1&slc_lang=fa
|
از الهه گايا تا نقطه امگا: نظريه هاي مطرح در زمينه يكپارچگي اطلاعات
پژوهش نامه كتابداري و اطلاع رساني
1،1391
فصلنامه
علمی- پژوهشی
عبدالحسین فرج پهلو؛ فریده عصاره؛ علی حمیدی
مسئول
زمينه: بشر همواره در تلاش بوده راهي براي افزايش توانمند يهاي فيزيكي و ذهني خود بيابد. با نگاهي به تاريخ در م ييابيم كه برخلاف پيشرف تهاي فراوان بشري، اين ميل كماكان به قوت خود باقيست؛ چرا كه در حوزه تفكر و تعقل توفيق چنداني به دست نيامده است. ظهور اينترنت نويد بخش اين بود كه مشكلات اين حوزه نيز مرتفع خواهد شد. با وجود اين كه بخشي از مشكلات برطرف شده است، مشكل اصلي كه بازيابي اطلاعات مطلوب باشد به قوت خود باقيست.
روش: در اين نوشتار تلاش شده است با محور قرار دادن بحث يكپارچگي اطلاعات نظري ههايي كه م يتوانند راه گشاي مشكل موجود باشند، به شكل توصيفي مورد بحث قرار گيرند. اين نظري هها عبارتند از: گايا، نظريه نظام عمومي، اكولوژي اطلاعات، هوش مجتمع، جامعه به عنوان يك موجود زنده (اندا مواره اجتماعي)، مغز جهاني، ذهن سپهر و نقطه امگا.
يافته ها: بر پايه اين نظريهها، وجود بستر مناسبي براي اطلاعات كه در آن يكپارچهسازي يك اصل اساسي است، به عنوان راه گشاي مشكل بازيابي اطلاعات مطرح شده است. در اين رابطه وب ميتواند به عنوان اين بستر عمل كند؛ البته به شرطي كه مقدمات اين استفاده فراهم شود.
کليدواژگان: گايا; نظام عمومي; هوش مجتمع; اندا مواره اجتماعي;مغز جهاني;ذهن سپهر; لامكاني; يكپارچگي
دریافت فایل پیوست
http://infosci.um.ac.ir/index.php/riis/article/view/9873
|
ارزیابی محتوایی و فنی وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی تیپ سه ایران
طب جنوب
2، 1395
دوماهنامه
علمی- پژوهشی
خدیجه شبانکاره؛ رحیم طهماسبی؛ علی حمیدی
مسئول
زمینه: وبسایتهای دانشگاهی علاوه بر نقشی که در انعکاس فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی دارند، در ارتقای رتبه ملی و بینالمللی دانشگاهها در رتبهبندی جهانی وبومتریکس و نیز رتبهبندی وبومتریک پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و به دنبال آن کسب اعتبار ملی و بینالمللی و جذب دانشجو و بودجه نیز از اهمیت ویژهای برخوردارند. بنابراین ارزیابی مداوم وبسایتهای دانشگاهی از جنبههای گوناگون، بهویژه بر اساس شاخصهای مورد توجه این نظامهای رتبهبندی حائز اهمیت است. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی تیپ سه ایران از نظر میزان توجه به ویژگیهای محتوایی و فنی مؤثر بر ارتقای رتبه وبومتریک انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی با رویکرد توصیفی است که به توصیف وضعیت عینی وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی تیپ سه ایران میپردازد. گردآوری دادهها با استفاده از سیاهه وارسی محققساخته که در دو بخش معیارهای محتوایی مؤثر بر رتبه وبومتریک (50 معیار) و معیارهای فنی بهینهسازی موتورهای جستجو (52 معیار) تنظیم شده است، انجام گرفت. ارزیابی محتوایی وبسایت با مراجعه مستقیم پژوهشگر به وبسایت و به روش مشاهده صورت گرفت. بهمنظور ارزیابی وبسایت مورد مطالعه براساس معیارهای فنی بهینهسازی موتورهای جستجو نیز از ابزارهای خودکار در زمینه ارزیابی وبسایتها استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش 20 انجام شده است.
یافتهها: از میان وبسایتهای مورد بررسی وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی گناباد، بوشهر و شهرکرد بیشترین میزان همخوانی با سیاههوارسی را داشتند. کمترین میزان همخوانی نیز مربوط به وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی بم، دزفول و جیرفت بود. همچنین، بر اساس یافتههای پژوهش کمتر از نیمی از دانشگاههای مورد بررسی بیش از 50 درصد معیارهای موجود در سیاههوارسی را مورد توجه قرار دادهاند.
نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج پژوهش بیانگر این است که اغلب وبسایتهای جامعه پژوهش از وضعیت ایدهآل فاصله دارند. بنابراین دانشگاههای علوم پزشکی تیپ سه کشور باید ضمن توجه بیشتر به تولید محتوای اطلاعاتی غنی و روزآمد، معیارهای فنی بهینهسازی موتورهای جستجو را نیز در طراحی وبسایت خود مورد توجه قرار دهد و با رفع ایرادهای فنی موجود، تلاش کنند تا موانع رؤیتپذیری وبسایت خود را برطرف نمایند.
واژههای کلیدی: بهینهسازی موتورهای جستجو، رتبه وبومتریک، وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی تیپ سه، ویژگیهای محتوایی
دریافت فایل پیوست
http://ismj.bpums.ac.ir/browse.php?a_id=790&sid=1&slc_lang=fa
|
ارزیابی وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی ایران از نظر میزان توجه به ویژگیهای محتوایی و فنی مؤثر بر ارتقای رتبه وبومتریک
تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی
4،1394
فصلنامه
علمی- پژوهشی
خدیجه شبانکاره؛ رحیم طهماسبی؛ علی حمیدی
مسئول
هدف: وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی علاوه بر ایفای نقش بهعنوان ابزار اطلاعرسانی در حوزه سلامت، در تعیین رتبه دانشگاه در رتبهبندی جهانی وبومتریکس و نظام رتبهبندی وبسایت دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی کشور نیز اهمیت دارند. ارزیابی مداوم این وبسایتها از جنبههای گوناگون ضروری است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی ایران از نظر میزان توجه به ویژگیهای محتوایی و فنی مؤثر بر ارتقای رتبه وبومتریک پرداخته است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی با رویکرد توصیفی است که به توصیف وضعیت عینی وبسایتهای دانشگاههای علوم پزشکی ایران پرداخته است. از سیاهه وارسی محققساخته با دو بخش معیارهای محتوایی مؤثر بر رتبه وبومترییک (50 معیار) و معیارهای بهینهسازی موتورهای جستجو (52 معیار) استفاده شد. ارزیابی محتوایی وبسایتهای جامعه پژوهش با مراجعه مستقیم پژوهشگر به وبسایت و به روش مشاهده صورت گرفت. بهمنظور ارزیابی وبسایتهای مورد مطالعه براساس معیارهای بهینهسازی موتورهای جستجو نیز از ابزارهای خودکار در زمینه ارزیابی وبسایتها استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. علاوه بر ارائه شاخصهای توصیفی، از تحلیل ضریب همبستگی ناپارامتری اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: در مجموع از حداکثر نمره مربوط به معیارهای ارزیابی یعنی 102 نمره، وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی تهران (66/73 نمره)، اصفهان (65/67 نمره) و کاشان (56/66 نمره) از بیشترین میزان مطابقت با سیاهه وارسی پژوهش برخوردار بودند. وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی بم، دزفول و جیرفت نیز (با 87/38، 85/38 و 02/37 نمره) کمترین میزان مطابقت را داشتند.
نتیجه: نتایجه بیانگر فاصله قابل ملاحظه از وضعیت ایدهآل برای تمامی وبسایتهای جامعه پژوهش است.
کلیدواژه ها
بهینهسازی موتورهای جستجو؛ رتبه وبومتریک؛ وبسایت دانشگاههای علوم پزشکی ایران؛ ویژگیهای محتوایی
https://journals.ut.ac.ir/article_58282.html
|
Knowledge Translation Process among Academic Researchers: A Case Study of Bushehr University of Medical Sciences
LIBRI
68(3)
ISI
Sara Dakhesh / Afshin Ostovar / Bahareh Yazdizadeh / Ali
4 از 4 نفر( مسئول)
Abstract
Today, most of the results and knowledge obtained from national and international research do not actually change the health status of people, which has led to a gap or distance between knowledge and practice. This research was a descriptive survey and examined the status of the knowledge translation process among the researchers of Bushehr University of Medical Sciences, Iran, from 2011 to 2015. The study population consisted of the researchers of the Bushehr University of Medical Sciences, who were chosen using a completely randomized design. 83 researchers were finally selected by the inclusion criteria of presenting or collaborating on at least five approved areas of research during the 2011–2015 period. Data collection was undertaken using the Assessment Questionnaire of Academic Researchers Knowledge Translation Activities, with its psychometric test also used. The results showed that the researchers’ performance was rated in the fields of transfer of the research question, knowledge production, knowledge transfer and promoting the use of evidence with 64, 75, 63 and 67 % of the total score (mean± SD) of 19.40 ± 3.89, 26.30 ± 3.97, 37.79 ± 6.89 and 13.39 ± 3.41 respectively. Based on the results of this study, the performance of the researchers in the process of knowledge translation was at a desired level while, in the fields of the research tool, the researchers had the best research performance in knowledge production and promoting the use of evidence, transfer of research question and knowledge transfer (all at the desirable level). However, the gap between knowledge and practice of the researchers in the fields of transfer of the research question and knowledge transfer was noticeable. Therefore, in order to strengthen all aspects of the research activities of the knowledge translation process, the provision of proper premises and structure will be a priority for the university’s research and technology departments.
https://www.degruyter.com/abstract/j/libr.2018.68.issue-3/libri-2017-0093/libri-2017-0093.xml
|
تأثیرگذاری مجلات علمی- پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی ایران در پایگاه استنادی گوگل اسکالر
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات
33)2(
Scopus
خدیجه شبانکاره محمدجواد منصورزاده علی حمیدی
3 از 3 نفر (مسئول)
با توجه به نیاز پژوهشگران حوزه علوم پزشکی به یافتههای علمی روزآمد و معتبر در این حوزه، ارزیابی مجلات حوزه علوم پزشکی حائز اهمیت است. از سوی دیگر، پژوهشگران بهمنظور انتشار مقالات خود به دنبال مجلات معتبر حوزه فعالیت خود هستند. از آنجا که بخش عمدهای از مجلات حوزه علوم پزشکی در ایران توسط دانشگاههای علوم پزشکی منتشر میشود، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مجلات دانشگاههای علوم پزشکی ایران در پایگاه استنادی گوگل اسکالر بین سالهای 2010-2014 با تأکید بر دو عامل تأثیرگذاری علمی یعنی ضریب تأثیر و شاخص هرش انجام گرفته است. به منظور گردآوری دادهها از نرمافزار تحلیل استنادی publish or perish، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار اکسل و SPSS16 صورت گرفته و در تحلیل دادهها از شاخصهای توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش در مجموع 38717 عنوان مقاله از 130 عنوان مجله مورد بررسی در بازه زمانی پژوهش، در گوگل اسکالر نمایه شده بود که این تعداد مقاله، 61938 استناد دریافت کرده بودند؛ یعنی 6/1 استناد به ازای هر مقاله. میانگین کل شاخص هرش جامعه پژوهش 7 و میانگین کل ضریب تأثیر مجلات جامعه پژوهش 31/1 بود. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که دو متغیر زبان مجله و تعداد مقالات مجله با شاخصهای علمسنجی تعداد استناد دریافتی، شاخص هرش و ضریب تأثیر مجلات جامعه پژوهش رابطهای مثبت و معنیدار دارند. همچنین، رابطه بین شاخص هرش و ضریب تأثیر مجلات جامعه پژوهش نیز معنیدار بود. بهنظر میرسد با توجه به همبستگی بالا میان شاخص هرش و ضریب تأثیر مجلات، میتوان در ارزیابی مجلات از این دو شاخص بهعنوان مکمل یکدیگر استفاده کرد. با توجه به نتایج این پژوهش توصیه میشود دانشگاههای علوم پزشکی ایران که سهم عمدهای در تولید اطلاعات علمی حوزههای علوم پزشکی ایران دارند، با اقداماتی از جمله نمایه کردن مجلات خود در پایگاههای اطلاعاتی معتبر، دسترسپذیر کردن مجلات و نمایه کردن آنها در موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر از طریق انبارههای داده و ترغیب پژوهشگران به انتشار مقالات خود در وبسایتهای شخصی و یا شبکههای اجتماعی مثل ریسرچگیت، شانس بازیابی و دریافت استناد بیشتر را افزایش دهند. همچنین، پیشنهاد میشود تمامی مجلات فارسی زبان جامعه پژوهش مقالات خود را به همراه چکیده انگلیسی و یا بهصورت متن کامل به هر دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر کنند تا شانس دریافت استناد افزایش یابد.
واژههای کلیدی: پابلیش اور پریش، تأثیرگذاری علمی مجلات، شاخص هرش، ضریب تأثیر، گوگل اسکالر
https://jipm.irandoc.ac.ir/article-1-3046-fa.html
|
سنجش روایی در پژوهشهای علم اطلاعات و دانششناسی
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات
زودآیند
Scopus
خدیجه شبانکاره، علی حمیدی
2 از 2( مسئول)
پژوهش حاضر بر آن بوده است تا با بررسی مقالات منتشر شده در مجلات حوزه علم اطلاعات و دانششناسی در ایران در یک دوره ده ساله، میزان توجه به فرآیند سنجش روایی ابزار پژوهش را در این حوزه مورد ارزیابی قرار دهد. در پژوهش حاضر مقالات 8 مجله علمی- پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانششناسی فارسی در ایران که در فاصله سالهای 1385 تا 1394 منتشر شده بود، به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع، محتوای 1763 عنوان از مقالات پژوهشی مربوط به 211 شماره از مجلات، تحلیل شده و ابزارهای پژوهش و روشهای تعیین روایی ابزار مورد استفاده آنها بررسی شد. بر اساس یافتههای پژوهش در 87/36 درصد از مقالات مورد بررسی هیچگونه اشارهای به تعیین روایی ابزار نشده بود. در 22/23 درصد از مقالات تنها به بیان این نکته که روایی ابزار تأیید شده است، بسنده کرده و روش و فرآیند تعیین روایی ذکر نشده بود. در 31/4 درصد از مقالات پژوهشگران اظهار کرده بودند که روایی ابزار در مطالعات پیشین تأیید شده و بنابراین، خود به تعیین روایی ابزار نپرداختهاند. تنها در 375 عنوان مقاله (38/32 درصد)، روش تعیین روایی ابزار ذکر شده بود. از نظر روشهای مورد استفاده جهت سنجش روایی ابزار نیز، نتایج بیانگر این بود که 66/16 درصد مقالات به روش صوری و 30/20 درصد به روش روایی محتوایی اعتبار ابزار خود را مورد ارزیابی قرار داده بودند. از سایر انواع روایی، روایی معیار کمترین فروانی را داشته و تنها 2 عنوان مقاله (17/0 درصد) جهت ارزیابی اعتبار ابزار خود از این روش بهره گرفته بودند. 26/5 درصد مقالات نیز از روایی سازه که بالاترین سطح سنجش روایی است استفاده کرده بودند. همچنین، نتایج نشان داد که تعداد بسیار اندکی از مجلات جامعه پژوهش به انتشار مقالات مرتبط با سنجش روایی ابزار پژوهش پرداختهاند. بر این ساس، مجلات این حوزه لازم است تا با توجه بیشتر به چاپ مقالات مرتبط با سنجش روایی ابزار پژوهش زمینه را جهت آشنایی بیشتر پژوهشگران با این فرآیند و اهمیت آن در طراحی ابزار فراهم کنند. همچنین، مجلات این حوزه لازم است تا در فرآیند داوری مقالات با حساسیت بیشتری به ضرورت گزارش فرآیند سنجش روایی ابزار پژوهش در بخش روششناسی مقالات بپردازند.
واژههای کلیدی: روایی سازه، روایی صوری، روایی محتوا، روایی معیار، سنجش روایی، علم اطلاعات و دانششناسی، مجلات علمی- پژوهشی
https://jipm.irandoc.ac.ir/article-1-3736-fa.html
|